قلب يخي من ... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:, :: 13:45 :: نويسنده : ~ bArAn ~
دختر:می دونی فردا عمل قلب دارم؟
پسر:آره عزیزم دختر:منتظرم میمونی؟ پسررویش را به سمت پنجره بر میگرداند تا دختر اشکش را نبیند و گفت:منتظرتمیمونم دختر:دوستت دارم ... ... ... بعد از عمل،دخترداشت به هوش می آمد،بهآرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد پرستار:آروم باش عزیزم تو بایداستراحت کنی دختر:ولی اون کجاست؟گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت ورفت؟ پرستار:در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به اوگفت:میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟ دختربه یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانشجاری شد،آخه چرا؟ پرستار:شوخی کردم بابا!رفته دستشویی الانمیاد نظرات شما عزیزان:
ایول.خیلی باحال بود.به منم یه سر بزن.بابای.
پيوندها
|
|||||||||||||||||||
![]() |